بازار مسکن تب دارد!
گرانی مسکن در استانهای دیگر بیشتر از تهران محسوس است. احتمالا در نگاه اول برایتان عجیب باشد اما، کافیست تا به این مقاله نگاهی بیاندازید تا با زیر و بم این ماجرا بیشتر آشنا شوید
کارشناسان اقتصادی برای سنجش شرایط بازار مسکن شاخصی تعریف کرده اند. در این شاخص نسبت قیمت مسکن به اجاره مسکن محاسبه میشود و با توجه به نتیجه آن میتوان اوضاع این بازار را بررسی کرد. این شاخص که شاخص P به R نیز گفته میشود؛ در شرایطی طبیعی عددی بین بازهی 15 تا 25 است. بالاتر و یا پایینتر آمدن از این مقادیر به معنی عدم تعادل در بازار مسکن است. در شرایط رکود اقتصادی و افت قیمت این شاخص به زیر 15 میرسد و در شرایط تورم و افزایش قیمت مسکن ما شاهد نسبتی بیش از 25 هستیم. کارشناسان با بررسی این موارد سعی میکنند راهکارهایی ارائه دهند تا اوضاع اقتصادی مسکن در بازهی استاندارد خود باقی بماند.
برای درک بهتر به این مثال توجه کنید. فرض کنید شاخص قیمت به اجاره 27 باشد. این به این معناست که یا باید از تدابیری برای کاهش قیمت مسکن استفاده کرد، مانند بیشتر کردن عرضه واحدهای مسکونی، یا میزان اجاره بها را افزایش داد تا تعادل برقرار شود. حال اگر این شاخص به زیر 15 بیاید یعنی بازار مسکن ظرفیت افزایش قیمت دارد.
در همین رابطه بخوانید:
بررسی تحولات قیمت مسکن در مناطق مختلف تهران
تب مسکن در تهران آرامتر است
طبق گزارشات رسیده از بازار مسکن در مراکز استانها، میانگین شاخص قیمت به اجاره عددی نزدیک به 29 است و از بازه متعارف انحراف چشمگیری پیدا کرده است. این درحالی است که نسبت قیمت به اجاره در تهران 25 است و نسبت به سایر مراکز استان به بازه استاندارد نزدیکتر است.
حال سوالی که لازم است تا پاسخ داده شود این است که چرا این اختلاف فاحش در مراکز استان نسبت به پایتخت ایجاد شده است؟!
بی شک شرایط اقتصادی در تمام کشور نامساعد و ملتهب است. درباره بازار مسکن اما در مراکز استانها با نا به سامانی بیشتری روبهرو هستیم. یکی از دلایل این اتفاق این است که در سایر استانها به دلیل پایینتر بودن میانگین سطح درآمدی، اجاره بها به نسبت تهران کمتر افزایش داشته است و از طرف دیگر به دلیل بالا رفتن قیمت مصالح، تمایل به ساخت مسکن کاهش پیدا کرده است. در نتیجه کاهش عرضه واحدهای مسکونی، قیمت مسکن به طرز ناگهانی بالا رفت. به دنبال تورم بیشتر در حوزه مسکن در سایر استانها و همچنین عدم افزایش کافی اجاره بها، این دو نسبت از یکدگیر فاصله بیشتری گرفتند. با جمع بندی همه این عوامل میتوانیم متوجه شویم که چرا نسبت قیمت به اجاره در مراکز استانها نسبت به پایتخت از حالت استاندارد انحراف بیشتری پیدا کرده است.
برای بهبود حال مسکن چه باید کرد؟
کارشناسان پیشبینی میکنند برای بهبود شرایط و بازگرداندن نرخ قیمت به اجاره به شرایط متعارف حداقل 3 سال زمان لازم است. بالاتر بررسی کردیم که این انحراف را یا باید از سمت اجاره و یا از سمت مسکن قابل فروش اصلاح کرد. از آنجایی که با توجه به اوضاع اقتصادی طی سه سال هم نمیتوان انتظار افزایش نرخ اجارهبها را داشت، تنها راه باقی مانده افزایش عرضه مسکن و در نتیجه به ثبات رساندن و کاهش قیمت خرید و فروش مسکن است.
دولت پیشنهاد داده بود تا با اخذ مالیات از خانههای خالی، افراد مجبور شوند واحدهای خالی خود را برای فروش یا اجاره وارد بازار کنند و به این شکل با افزایش عرضه میان تقاضا تعادل برقرار شود. کارشناسان اعتقاد دارند که مالیات به آن شکل که تصور میشود عامل بازدارنده از عدم ارائه واحدهای مسکونی به بازار نیست. راهکاری که کارشناسان در این باره توصیه میکنند آن است که دولت سیاست ساخت و عرضه مسکن استیجاری به منظور حمایت از مستاجران را جایگزین سیاست ساخت مسکن ملکی- مشابه طرح مسکن مهر و اقدام ملی- کند و تسهیلات و مشوقهایی که هم اکنون برای ساخت مسکن در بافت فرسوده پرداخت میکند را با اولویت ساخت واحدهای استیجاری و عرضه بخشی از آنها دستکم برای مدت ۵ سال به بازار اجاره، به این گروه از سازندهها اختصاص دهد.
در همین رابطه بخوانید:
مالیات بر مسکن چه تأثیری بر این بازار خواهد داشت؟